پيام دوستان
* راوندي *
103/1/3
سلام ، عيد بر شما مبارک . کالا برگ تو محله ما قوانين عجيبي داره و هر جايي جوري رفتار مي‌کنه . روز آخر مرحله اول بود که تصادفي رفتم مغازه اي که ديگه خلوت شده بود گفتند به ازاي مبلغي که اعتبار کالا برگ داري ميتوني جنس رايگان برداري ما هم همين کار رو کرديم و از اينکه اعتبار سوخت نشده بود خوشحال بوديم که مکان بعدي گفت چرا اينکار رو کرديد وقتيکه يارانه شما قطع شد متوجه اشتباه خودتون ميشيد
اونجا فروشگاه جانبو بود و فقط مي‌تونستي يازده قلم کالا رو خريد کنيد اما تخفيفي که ميداد فرقي با تخفيف هاي معمول خودشون نمي‌کرد تقريبا ده درصد تخفيف داشت . اونها ميگفتند اون مغازه اي که جنسهاي بنجل خودش رو رد مي‌کرد به دليل تخلف بسته شده ، اما نه بسته شده بود و نه چيزي از يارانه ما کم شد . اعصاب فولادي ميخواد تو اين دوره زندگي کردن .
معلوم نيست کي به کي و چي به چيه . بانک مسکن براي پرداخت اقساط و حسابرسي سه ميليون و دويست گرفت و گفتند اگر سال 1400 آمده بودي 160 هزار تومان بود مبلغ اقساط هم که در ورقه 83 ميليون نوشته بودند در اجرا کردند 89 ميليون . اونها حاليشون نيست که تمام اين ستمها رو بايد تمام و کمال جبران کنند . ما که از اول ثبت نام کرديم و اينهمه سال منتظر مانديم حالا بدترين رفتار رو با ما ميکنند .
عليرضااحساني نيا
102/12/1
با سلام
بالاخره بعد از گذشت سالها برخورديم به قبليها و نوشتار پر از رموزشان...
اميدوارم سالم و سلامت و هدايت يافته از طرف نه خلق بلکه خالق هستي باشيد .ان يشاء الله
و اما بعد ... جواب در وبلاگ ارسال شد...
بگذريم...
بايد سعي کنيم که رسيده رسانده شود بدون کاستي
... بايد مواظب بود که مسد را از گردن چه کسي باز و بر گردن چه کسي مي اندازي
والسلام
خانه ي خانواده
102/12/1
كيوان گيتي نژاد و
102/11/22
* راوندي *
102/11/7
عقل در چشم اينقدر پيچيده نيست ، در مقامش هم سخن سنجيده نيست . عارفان در يک سخن يکديگرند ، عقل عاقل را مکانش ديده نيست
{a h=ravandi} راوندي {/a} سلام عليکم برادر عزيزم جناب راوندي ، همون‌طور که فرموده إيد : «عارفان» همسخنند ، در ثاني به نظر ميرسه که شما هم مثل ايشان فرقي بين عقل و فکر قائل نشده إيد
مصرع اول يعني اينکه کساني که عقلشان در چشمشان است انسانهاي رمز آلود و پيچيده اي نيستند . مصرع دوم هم گفته است که : در موردشان هم نبايد وقت گذاشت و صحبت کرد و به معناي ديگر ارزش اينکه در موردشان صحبت کنيم را ندارند . مصرع بعدي را درست حدس زديد که عارفان در اين امر هم عقيده اند که ؛ کسي که عاقل باشد با عقل تفکر و تصميم ميگيرد نه با چشم و نگاه کردن .
* راوندي *
102/10/29
+
سلام. دوستان عزيز، درباره همايش سوال مي کنند. صاف و صادقانه بگم همايش پارسال حدود 4 ميليون تومان هزينه مستقيم داشت که براي ما سنگين بود و از محل حساب شخصي اينجانب تامين شد. خوشبختانه/متاسفانه ما اهل تقاضا کردن از نهادهاي مرتبط براي کمک مالي نيستيم، کسي هم نيامد بگويد بفرماييد اين حمايت. متاسفانه ديگر امسال براي بار دوم تامين چنين هزينه اي براي بنده مقدور نيست و گرنه من واقعاً مشتاقم براي همايش دوم
كيوان گيتي نژاد و
102/7/17
دعا کنيد اگر خداوند لايق کند و بر من ببخشد آنچه به ذنوب از کف تم بر باد رفت اگر خط آقام سيد علي س و ياران و سربازان جان برکف و حيدري و سپاهي و ولايي و بسيجي و ارتشي و حزب اللهي آزاده و مستضعف هرکه دارد هوس کربلاي آخرالزمان صحراي احمر که علمدار آقام استادم حاج آقا سيد مجتبي حسيني خامنه اي د ظ ع شوم بر خطم و مکتب ام استوار تا لحظه لقا الله و ايستادن در انتظار باقي صراط من همه ايام را خود تقبل
+
در فضاي مجازي گوينده بايد تا حد ممکن واضح و شفاف و صادقانه صحبت کنه و در اينصورت مسئول برداشت ديگران از سخنش نيست.
اما اگر دو پهلو و چند پهلو و مبهم و نامعين و احياناً کنايه دار صحبت کنه خودش عمداً مخاطب را در ورطه ي برداشتهاي مختلف انداخته و صددرصد مقصر هست و لايلومن الا نفسه.
بنظر بنده مبهم نويسي و چندپهلو نويسي يک نوع ناهنجاري رفتاري است که به شدت در فضاي مجازي تخريبگر و مشکل ساز است.
محب
102/5/5
نميشه که شخص مبهم و چند پهلو بنويسه و هر جور خواست با افکار و ذهن ديگران بازي کنه بعد بياد بگه به من چه کي چي برداشت کرد. مشکل خودشه. من منظورمم رو فقط خودم ميدونم و کسي حق نداره برداشت شخصي بکنه. اين رفتار اخلاقي و بهنجار نيست.
سخن از دل برآيد لاجرم بايد در دل باور داشت که دل انگيز است هرچند اگر شعر نبود جايي هم بس در گلايه ها داشت پس بعضي وقتها گلايه مي کنيم چون مخاطب سکوت اختيار کرده و يا دادميزنيم که مخاطب جرات نظر دادن پيدا نکنه ولي حرف زاييده زبانه و دل زماني حرف ميزنه که استعاره معنايش حقيقت باشه نه تعبير مجاز يا لفافه يا هرچي که مستدام بداره نتيجه اي غير از آنچه مقصود.دله حرف بزرگان از دل و حرف نادانان
محب
102/5/5
بي نظير بود جناب فخري . خداوند اين معرفتها را برکت دهد . به شما تبريک عرض مي کنم . ديروز در مجلسي شرکت کردم که متأسفانه بجاي سوختن براي حسين ، براي حرفهاي بدون محل مداح مربوطه سوختم . نميدانم چرا بعضي از دوستان نمي دانند خواندن روضه مکشوف با تمام جزئيات ، دل صاحب مجلس را خون مي کند . من که نمي فهمم اما يعني با همه ارادتي که داعيه اش هست ، نبايد به فکر حضرت زهرا بود؟ به اندازه خودشان از اين فاجعه
در سوز و گدازند اما بعضي مداحان محترم کمتر به فکر صاحبانمان هستند و فقط به فکر بالا رفتن صداي گريه و ناله مردمند. اي کاش مي توانستم از مجلس بيرون بروم که معذوريت خانواده ميان بود.
گريه بهترين مسکن براي نات آني ها و اوج لذتها و درک حقيقت هاست کسي که مي گرياند هنرمند است و کسي که في البداهه بخندد جادوگر است چرا که بي دل دلداري و گريه يک هنر انتزاعي و مثلا مثل دياليزي است ولي اگر دلي از سر باور و داغ و گداز ناله اي دلکش و غمگين سر دهد يا خاطره اي عظيم در دل ياد کند و مخاطب جگرش بسوزد حتي اگر اشک ايد بي صدا آيت فرد هنرمندي دل آشنا اسن نوت بلده
2 فرد دیگر
26 فرد دیگر
+
پيامک دريافتي (ويرايش شده) : يه روز يکي بود، هر روز که شب ميشد، بارها و بارها، خوب ميشد، بد ميشد، خوب ميشد، بد ميشد... يه روز يکي بود، هر روز که شب ميشد، بارها و بارها، خوب ميديدنش، بد ميديدنش، خوب ميديدنش، بد ميديدنش... ميشه همچين چيزي؟... براستي که بقول مرحوم سهراب، چشمها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد.
Miss fatima
102/4/12